به‌رغم‌ شعارها، کسی «قاسم» نمی‌شود

نویسنده مطلب
این محتوا چه جامعه هدفی را دنبال می کند؟
ملی

به‌مناسبت دومین سالگرد شهادت سمبل وحدت و عقلانیت؛
به‌رغم‌ شعارها، کسی «قاسم» نمی‌شود

مهندس شهاب شهابی
 

مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن يَنتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تَبديلًا (الأحزاب۲۳)

دو سال از جنایت تروریستی و بزدلانۀ ام‌الخبائث تاریخ، شیطان مسلم و جرثومۀ استکبار در ترور سرداران پیروز مقاومت گذشت. اتفاقی که سبب‌ساز برون‌آمدن بسیاری از بخش‌های پنهان زندگی و منش ابرقهرمان بدون مرز ملت‌های دربند خاورمیانه شد. اسطوره‌ای فرهمند با کاریزمایی که برگرفته از سیرۀ زندگی پیامبراعظم و سلالۀ پاکش بود. او را که سجاده‌ای بود به‌ وسعت زمین، قبله‌ای به عمق هستی و ایمانی راسخ‌تر از کوه‌ها، از میان تمامی انبیاء، محمد (ص) را و از میان تمامی رهبران، علی (ع) را و از میان تمامی مجاهدان، حسین (ع) را و از میان تمامی قصه‌ها، قیام را و از میان تمامی کتاب‌ها قرآن را برگزیده بود و چنین مرامی شایستۀ آن بود تا در قلب همۀ پاکان و انسان‌های نیکوسرشت مأوا گزیند. مرامی که شکوه میلیونی تشییع پیکرش را رقم‌ زد و شهادت مظلومانه‌اش همۀ آحاد ملت از هر قشر و گروهی را متألم و متأثر ساخت، اما به راستی کدام ویژگی می‌توانست شهید سلیمانی را محبوب دل همۀ مردم از سلایق مختلف: فرهنگی، مذهبی، سیاسی و ... قراردهد؟ ایمان به خدا، اخلاص در عمل، ساده‌زیستی، استکبارستیزی، دفاع از مظلوم، دارابودن شخصیت فراجناحی و تفکر مکتب‌ساز ناشی از غلبۀ انسانیت بر فردیت، در کنار مجاهدت و تخصص از وی فردی ممتاز ساخته بود، اما او هیچگاه خود را وارد بازی سیاست‌پیشگان و سوداگران عِرض و مال مردم نکرد و همواره مردم‌دار بود، تا آنجا که حتی دختران‌ امروزی و به اصطلاح شُل‌حجاب را نیز همچون دختر خود می‌دانست. تلاش و اهتمام در راه تأمین امنیت مردم را جزئی از وظیفۀ دینی و ایمانی خود به عنوان یک مسلمان برمی‌شمرد و منتی بر گردن احدی نداشت، اگر نقصی در امور حکمرانی مشاهده‌می‌کرد دلیل آن را فلان عملکرد مردم نمی‌دانست، بلکه ضعف را می‌پذیرفت و در جایگاه مقصر در صدد رفع تقصیر برمی‌آمد، با مردم همواره صادق بود و در وفای به عهد تا پای جان می‌ایستاد. مقام و منزلت در واقع امر، برایش از آب بینی بُز بی‌ارزش‌تر بود، چرا که مرام مقتدای او نیز چنین بود، هرگز دیده‌نشد بر احدی فخر بفروشد و بر‌روی زمین با تکبر گام ‌بردارد الا در برابر دشمن، وعده‌ای که نتواند آن را عملی کند به کسی نمی‌داد و به صراحت می‌توان گفت شخصیتی عمل‌گرا و واقع‌گرا بود، حامی مظلوم و دشمن ظالم بود؛ فرقی نداشت اگر آن‌ مظلوم پیرمردی از اعراب خوزستان بود یا ایزدیان عراق یا مسیحیان سوریه.
او سمبل یک مسلمان واقعی بود و در برابر مردم همواره فروتن و متواضع، اعمالش از سر صدق و اخلاص بود و از ریاکاری پرهیزداشت.
خود را متعلق به همۀ ملت می‌دانست، تا آنجا که هیچ حزب و گروه و دسته‌ای نتوانست او را به نفع خود مصادره کند، زیرا در قاب حقیقت هم به هیچ حزب و گروهی‌ وابسته نبود. عزت خود را برگرفته از عزت مردم می‌دانست و مردم نیز او را عزیز و گرامی می‌داشتند.
حال که شکاف‌های طبقاتی، اختلافات سیاسی، کشمکش‌های گروهی روز‌به‌روز در حال تعمیق و گسترش در جامعۀ امروز ایران است، فقدان چنین شخصیت‌هایی که وجودشان ضامن بقای جامعه و حلقۀ وحدت است بیش از پیش خود را نمایان می‌سازد.
مکتب سلیمانی در چنین شرایطی که کشور نیاز به پرهیز از افراط و تفریط، زد و بندهای جناحی، کارشکنی و رویکرد‌های وحدت‌شکنانه دارد می‌تواند الگوی مناسبی برای زُعَمای ملت باشد تا اندکی از زخم‌ بی‌اعتمادی، ناامیدی، سرخوردگی، بی‌تفاوتی و ‌... را التیام بخشد.

افزودن نظر

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.
  • Lines and paragraphs break automatically.